اوقات شرعی تهران
اذان صبح ۰۳:۴۳:۳۵
اذان ظهر ۱۲:۰۲:۵۵
اذان مغرب ۱۹:۰۷:۰۰
طلوع آفتاب ۰۵:۱۶:۳۰
غروب آفتاب ۱۸:۴۷:۵۰
نیمه شب ۲۳:۱۶:۱۳
قیمت سکه و ارز
۱۳۹۴/۱۱/۰۸ - ۰۰:۳۵
«سراج 24» گزارش می‌دهد؛

بازی تاریخی اسرائیل با کردها برای تجزیه منطقه/بازخوانی حمایت رژیم پهلوی از کردهای عراق/ سلاح‌هایی که صهیونیست‌ها به بارزانی دادند

بازی با مهره کردها و نا امن کردن مرزهای عراق به عنوان حساس‌ترین منطقه نظامی بالقوه خطرناک برای ایران در دستور کار شاه نیز قرار داشت و شاه در تلاش برای تضعیف عراق به کمک کردهای شورشی بود. این درحالی بود که سایر همسایگان ایران انگیزه یا قدرتی برای حساسیت‌زایی نظامی در برابر ایران نداشتند.

بازی تاریخی اسرائیل با کردها  برای تجزیه منطقه/بازخوانی حمایت رژیم پهلوی از  کردهای عراق/ سلاح‌هایی که صهیونیست‌ها به بارزانی دادند

به گزارش «سراج24» شواهد فراوانی در رابطه با عملی شدن سیاست سنتی رژیم صهیونیستی در حمایت از تروریسم و تجزیه قومی منطقه وجود دارد. مسئله­ای که بارها در موضع گیری مقامات رژیم صهیونیستی نمود داشته و در تازه ترین موضع گیری وزیر دادگستری اسرائیل آیلت شیکد بار دیگر با سوء استفاده از گروههای کرد منطقه، موضع تاریخی صهیونیست ها در تجزیه منطقه را تکرار کرده است.

بر مبنای خبر خبرگزاری اسپوتنیک، آیلت شیکد، وزیر دادگستری اسرائیل در موضع گیری جدیدی سه شنبه 29 دی در رابطه با تحولات منطقه و بازیگران منطقه ای اعلام کرده که شدیدا از تشکیل کشور مستقل کردستان به عنوان راهی برای تضعیف دشمنان این رژیم در خاورمیانه حمایت می‌کند.

بر مبنای سخنان این مقام صهیونیستی مرز بین ایران و ترکیه به عنوان جایگاه این کشور خیالی ترسیم شده، از سیاست مذهبی برخی از رهبران کرد برای آزادی فعالیت های مذهبی گروههای وابسته به اسرائیل و حق آزادی زنان کرد تقدیر شده و کردها را به عنوان متحدی استراتژیک مورد خطاب قرار گرفته و فرای اینها ابعاد بیشتری از سیاست تجزیه منطقه به وسیله گروههای تروریستی رونمایی شده است.

این موضع گیری در حالی است که پیش از این بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی نیز از ایجاد یک کشور مستقل کرد حمایت کرده اما تاکنون به محل دقیق آن اشاره نشده بود. لازم به ذکر است که نتانیاهو زمانی به حمایت از این مساله پرداخت که داعش بخش‌های وسیعی از عراق و سوریه را اشغال کرده بود و مقدمات تجزیه کشور های منطقه -به تعبیر آنها -کلید خورده بود.

حال رییس منطقه کردستان عراق، مسعود بارزانی بار دیگر به این خبر واکنش نشان داده و اعلام کرده که توافق سایکس-پیکو که به تشکیل مرزهای خاورمیانه مدرن منجر شد، از بین رفته و زمان تشکیل "کشور کردستان" فرارسیده است.

این در حالی است که روابط کردها با اسرائیل بر کسی پوشیده نبوده است. کردهای خودمختار عراق سه چهارم نفت خام اسرائیل را تامین می‌کنند و در مقابل مربیان نظامی اسرائیلی در این منطقه حضور طولانی مدتی داشته‌اند.

شیکد در حالی که کرد ها را متحدی استراتژیک خطاب می کند که سابقه تاریخی فراوانی از بازی رژیم صهیونیستی با کردها در راستای تجزیه منطقه وجود دارد. به بیان دیگر تلاش اسرائیل برای ایجاد رابطه با کردها به خصوص در عراق سابقه ای تاریخی داشته و جزئی از همکاری امنیتی نظامی شاه، اسرائیل و آمریکا محسوب می شده و نتایج تاریخی ارزشمندی برای گروههای قومی در منطقه دارد. لذا مروری بر سیاست خارجی رژیم صهیونیستی و بازی آنها با گروههای قومی از اهمیت ویژه برخوردار است.

این نگرش که "دشمن دشمن من دوست من است"همیشه در راس سیاست های منطقه ای اسرائیل قرار داشته و صهیونیست ها برای سالهای متمادی سیاست مذکور را به منزله راهنمای روابط خود از جمله با مسیحیان مارونی لبنان، کردهای عراق، مسیحیان سیاه پوست جنوب لبنان، ایران و ترکیه مسلمان غیر عرب و دروزی های درون و برون اسرائیل به کار برده اند. [1]

در این راستا؛ سیاست توجه و سوء استفاده از منازعه تاریخی قومی و نژادی بین ایرانیان- اعراب و ترکیه-اعراب در دستور کار رژیم اسرائیل قرار داشته است. برای نمونه "دیوید کاما" به عنوان یکی از تئوریسین های رژیم صهیونیستی در کتاب«چرا؟ و تا کی؟» می نویسد: "کشور ایران ترکیه آنچنان تعارض قومی و فرهنگی شدیدی با اعراب دارند که نمی توان به آن پایان داد. حتی تعارض جغرافیایی نیز هست که ممکن است تعیین کننده باشد. چه ایران و ترکیه هرکدام مرزهای مستقیمی با کشورهای عربی مرکزی در خاورمیانه دارند و این حقیقت تاثیر بزرگی روی روابط این کشور با کشور های عربی همجوار دارد، روابطی که میان خصومت سرد و خصومت فعال تا مرز شروع جنگ در نوسان است." [2]

دیوید کاما پیش بینی می کند که ترکیه و رژیم شاه در طرحی به قصد تقسیم شرق عربی به چند کشور کوچک فرقه ای و ایجاد به اصطلاح پیمانی ضد عرب به دلیل نژادهای غیر عرب و نیز مرزهای مستقیم با کشور های عربی، با موجودیت صهیونیستی همکاری خواهند داشت. این امر در تلاش برای در هم شکستن وحدت اعراب بود. آرییه اورنشتاین اسرائیلی می گوید:

«...در مغایرت با شعار وحدت عربی که اعراب منادی آن هستند، من به وحدتی که راه را برای طوایف نژادی و جغرافیایی هموار کند، اعتقاد دارم، مثل لبنانی مسیحی و منطقه ای اکراد در شمال عراق و جبل دروزی ها و کشور اسرائیل...»[3]

این موضع گیری ها سابقه تاریخی فراوانی دیگری دارد؛ برای مثال یک مجله اسرائیلی به نام «هاعولام هزه» در تاریخ 31/7/1963 منافع اسراییل را در کردستان چنین توضیح داده است: «ما مایلیم که یک کردستان مستقل و آزاد تشکیل گردد تا بتواند مانند ما در این منطقه، که اکثریت آن را اعراب تشکیل می دهند، یک کشور غیر عربی به وجود بیاورند. ما در این منطقه محتاج هم پیمان هستیم و دوستی کردها خود به خود به قدرت ما خواهد افزود، بلکه خواهد توانست ما را به آن عده از اعراب مترقی عراق، الجزایر و مصر که از تمایلات کردها طرف داری می کنند، نزدیک سازد.»[4]

اما درک نیات اسرائیلی ها درخصوص کردستان چندان پیچیده نبود و مقامات رژیم شاه نیز بر این مسئله واقف بودند. مرتضایی، مسئول نمایندگی ایران در اسرائیل، در گزارش خیلی محرمانه در 3/4/1354 به وزارت امور خارجه چنین می نویسد: «اسراییل نه به سبب دوستی با کردها بلکه به سبب دشمنی خود با عراق و به مصداق ضرب المثل نه به خاطر حب علی بلکه به خاطر دشمنی با معاویه، در سال های اخیر کوشیده است که بین ملت یهود و کرد شباهت هایی را اثبات و سرنوشت کردهارا با سرنوشت خود یکسان قلمداد کند.»

بازی با مهره کردها و نا امن کردن مرزهای عراق به عنوان حساس‌ترین منطقه نظامی بالقوه خطرناک برای ایران در دستور کار شاه نیز قرار داشت و شاه در تلاش برای تضعیف عراق به کمک کردهای شورشی بود. این درحالی بود که سایر همسایگان ایران انگیزه یا قدرتی برای حساسیت‌زایی نظامی در برابر ایران نداشتند و این تنها عراق بود که دیکتاتورها در آن کشور تقریبا هر ساله منازعه ای با ایران درست می کردند. بویژه آنکه شوروی نیز از عراق و سوریه حمایت می‌کرد و به آنها اسلحه می‌داد.

به همین سبب، سازمان های امنیتی شاه و اسرائیل همکاری های گسترده ای در وقایع کردستان داشتند؛ چرا که ایران نیز با مشغول داشتن ارتش عراق با کردها مانع فشار و دخالت عراق در مرزهای غربی و جنوبی ایران می شد و دیگر اینکه امنیت مرزهای شرقی اسرائیل تضمین بیشتری می یافت و این بارزترین دلیل و توجیه همکاری شاه و اسراییل بود. حسین فردوست در این رابطه می گوید:

«...موساد از 1337/1958 به کردها کمک می‌کرد و از 1342/1963 کردها را آموزش می‌داد. در سال 1963 رهبران کرد و اسرائیلی‌ها (و در 1966 با حضور لوی اشکول) در تهران سر میز مذاکره نشستند. کردها در جهت تضعیف دولت عراق از سوی اسرائیل تجهیز و آموزش داده می‌شدند....»

با همه این دلایل بود که در خلال سالهای ۱۹۶۵ تا ۱۹۷۵، ساواک و موساد همکاری مشترکی را در جهت حمایت از نیروی استقلال‌طلب کرد عراقی انجام دادند. این حمایت‌ها شامل آموزش، کمک مالی و جهت‌دهی فعالیت‌ها و عملیات‌ها علیه دولت مرکزی عراق بوده است. این فعالیت‌ها با پشتیابانی فنی و مالی سیا همراه بود. اما پس از امضای پیمان ۱۹۷۵ الجزایر بین ایران و عراق، دولت ایران از ادامه این همکاری مشترک اجتناب کرد و اسرائیل به دلیل اتحاد با شاه حمایت خود را کاهش داد.

در شرح نحوه حمایت اسرائیل و شاه از گروههای شورشی کرد بایستی اشاره شود که تحت حمایت اسرائیل و شاه بود که حملات سازمان یافته کردها به رهبری ملامصطفی بارزانی علیه بغداد در سال 1961 آغاز شد و تا چهارده سال با حمایت شاه و اسرائیل تداوم یافت.

بدین صورت که؛ در اوایل دهه 1340 مقامات ساواک ملاقاتی بین ملامصطفی بارزانی و رییس ستاد ارتش اسرائیل سپهبد روی تسور، دو مقام بلند پایه دیگر از وزارت دفاع اسرائیل ترتیب دادند. هیئت اسرائیلی از پیرانشهر بالباس کردی وارد خاک عراق شد و در آنجا با بارزانی ملاقات کرد. درخواست عمده کردها از هیئت اسرائیلی، امکانات لجستیک برای گسترش دوره عملیات ها و تغییر از ماهیت جنگ چریکی به جنگ منظم و گسترده بود. از آن پس، در سال 1342 ش. کمک های فراوان به شکل تسلیحات، مهمات، و مشاوره نظامی اسرائیلی ها از طریق مرز ایران با همراهی و کمک های ساواک روانه کردستان عراق شد و در تابستان 1344 مربیان اسرائیلی اولین دوره آموزشی برای افسران کرد را آغاز کردند.

 پایگاه های اسرائیل تا سال 1346 در ایران فعال بودند ولی پس از آن پایگاه ها را تعطیل و به اسرائیل منتقل کردند و از طریق شبکه های ایجاد شده به فعالیت خود ادامه دادند. آنها از طریق همین عوامل و با استفاده از پول و زن به سفارتخانه های عربی نفوذ کرده، از آنها عکس برداری می کردند. وقتی ایران بودجه حمایت از کردها را کاهش داد، اسرائیل این خلأ را پر کرد و پس از جنگ 1967 تجهیزات روسی غنیمت گرفته شده از ارتش های مصر و ساف، تحویل کردها گردید و ماهیانه مبلغ پانصد هزار دلار به کردها پرداخت شد.

بارزانی در پاییز 1352 از اسرائیل دیدار کرد. پس از بحران سال 1970 ملک حسین، پادشاه اردن، با ارسال تجهیزات و مهمات غنیمتی از انبار سازمان آزادی بخش فلسطین به کردها به صف مبارزه اسرائیل و ایران علیه عراق پیوست تا ارتش 260 هزار نفری عراق را که سه لشکر آن در مرزهای اردن مستقر بودند، به خود مشغول سازد.

 جالب این که کلیه کمک هایی که اسرائیل و ایران به کردها می کردند، با اطلاع و اجازه آمریکا صورت می گرفت. روزنامه «جروزلم پست» نوشت:  «سلاح هایی که از طرف سیا و به دستور شخص پرزیدنت نیکسون به طور محرمانه در سال 1351 در اختیار کردهای عراق گذاشته شد، انواع اسلحه روسی بود که اسراییل از اعراب به غنیمت گرفته بود».

 اما پس از آنکه ایران پیمان الجزایر را امضا کرد از حمایت نیروهای بارزانی دست برداشت و اسرائیل نیز به در خواست ایران کمک به آنها را بسیار کاهش داد، در نتیجه به دولت عراق اجازه داده شد قیام بارزانی‌ها را در هم بکوبد. اما این بازی همچنان ادامه دارد.

پی نوشت:

  1.  علی فلاح نژاد، مناسبات ایران و اسرائیل در دوره پهلوی دوم، زمستان 1381ص 111
  2.  علی فلاح نژاد، مناسبات ایران و اسرائیل در دوره پهلوی دوم، زمستان 1381ص 125
  3. علی فلاح نژاد، مناسبات ایران و اسرائیل در دوره پهلوی دوم، زمستان 1381ص 125
  4.  http://www.hawzah.net/fa/article/view/85024
اشتراک گذاری
نظرات کاربران
هفته نامه الکترونیکی
هفته‌نامه الکترونیکی سراج۲۴ - شماره ۲۴۶
اخرین اخبار
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••